بسم ال ... الرحمن الرحیم ، ق ... احد .
سلام علیکم .
اجازه بدین گفته شده باشد : ( 10 ) نقر درخانه بودند که : ( نامه ) ای وارد شد ، ... .
طی آنهم : ( دستور ) جنبش ، : آزاد اندیشی ووو هم ، فردای همان روز عیدی داده شده باشد ، که از همین : ( فردا ) یش دست بکار شد .
نیازی هم به خانه ی ملت نباشد تا گروهی ، جمعی یا قرآنی باشد ، همین که با : سه چهار تا دانشجو ، یا طلبه هم باشد ، کار کار مکتبیست .
خوب ، ( ده ) ک ( 10 ) ، دستور العملم که صددرصد ، چشمی و گوشی ، محدوده ی ( خانه ) را هم که دارا و فرمانروا ، : ( مخالف ) م که بغل دست ، شایدم پشت : ( فرمان ) ، دیگه چی ؟ یا علی .
این خلا صه حرفهای حوزه ، دانشگاه ، و شایدم : ( پژوهشکده ) ای بود ، می ماند مثلا : دو صد گفته چون نیم کردار، کاری مثل عملکرد همین صدای ( شناختها ) .
کافی بود از : ( نخستین ) درک و منجمله معرفت صدایشان می فرمودند و قال قضیه را می کندند ، : ( چرا که ) نه تنها شنیدنش و یکی کردنش با دیدنش ، بلکه بقول ایشان : ( بایگانی ) کردنش با من .
( 10 ) که مثل ( صفر یک ) جدیده ، : یه حرف تاره بزن .
فعلا خدا حافظ
بسم ا ... الرحمن الرحیم ، ... .
باز سلام . اجازه بدین ( یک ) چهار عمل اصلی را عرض کنم ، بعد فرقش را حتی با آش شله قلمکار مشهد ، چه رسد به : لم یلد و لم یولد ، و لم یکن له کفوا احد .
همین دیروز عیدی ، ده نفر در ( یک ) خانه بودند و ( یک) نفر وارد شد و تغییری حاصلم نشد ، آش همان و کاسه همان .
نه بقول کلاس اولیها در خانه ی یکیها ، ونه در یکی از ده یکم ، واگرم به : ( مجموعه ) ی : ( ذهن ) ی افزوده شد ، : ( هیچی ) در ( نقطه ی ) تازه واردم جابجا نشد ،اینم مانند مثلا اولی ، صفر بعلاوه یک ، که ( آغاز ) : ( معرفت ) یا فارسیش ( شناخت ) زده شد ، بر اساس یک صفر قدیمش ، که الآن صفر یکه ، هم در دستور زبان : ( جنبش ) ، وهم در ماشینش .
فعلا خدا حافظ .