جمعه، 30 بهمن، 1383
مع سلام
بسم الله الحمد .
سلام پسر : خوب .
آقایی ، از آنجایی ، که برای شب ، اجازه می گرفتی ، پس ، فردا می خواهم : چیز ، ی بگویم ، : (چراکه ) در قرارداد ( کتبی ) با صاحبخانه هم بشرط این مستاجرش نشده ایم ، که با خودمان هم حرف نزنیم .
داستان راستان :
بازهم ، اگر دلت خواست ، من فردا ظهر به افق خوی ، کوی ولیعصر ووو ، همان ( چیز ) را می گو ی ( م ) .
تا پس فردا ، خدانگهدارت.